تاریخ: 06 ارديبهشت 1403 - 16 شوال 1445 -
2024 April 25
- تماس با ما
- |
- درباره ما
- |
- جستجو
- |
- آرشیو
- |
-
- |
-
پر بحث ترین
نسخه چاپی
ارسال به دوستان
اخلاق و نگاه ما
فرهاد ابراهیم پور / شما هم شنیدید که میگن ببین اون اقا چه ادم باشخصیتی هست یا اون خانم چقدر متین و خانم هست و از این گفته ها می شود حدس زد که فلان کس دارای چه ویژگی های پسندیده ای هست . و باز هم شنیدید و شاید دیده باشید که میگن طرف با صد من عسل هم نمی شه خوردش ...
داشتن اداب حسنه؛ داشتن منش انسانی ؛ همچون تواضح و پاکی و گذشت و دانایی و درک؛ بزور نمی شود کسب کرد و باید زمینه ای داشته باشی یا از خانواده یا از اجتماع و یا مراحل مختلف کسب علم و معرفت کرده باشی تا شخصیتی محبوب و مردم پسند داشته باشی وگرنه به ادم میگن بلا نسبت ؛ خر همان خر است اما پالانش عوض شده است .
در اجتماع چه بخواهیم و چه نخواهیم تعداد زیادی اگر نگوئیم؛ اما تعداد قابل توجهی این چنین هستند یعنی چیزی در چنته ندارند؛ نه از دانش و علم؛ نه از اداب و انسانیت؛ نه از ائین مردم دوستی بهره ای برده اند و نه سعی کرده اند از تجربه و دانش دیگران استفاده کنند ؛ بلکه تا توانسته اند به سفارش و به دلالی و واسطه گری جا عوض کرده اند و منتصب شده اند تا فر همایونی بر شانه های خودپرستی اشان بنشیند و خرسند از این پاداش و مقام فکر کنند منزلتی یافته اندو عده ای چاپلوس و مجیز گو هم برایشان کف بزنند.
قسمتی از شخصیت انسان ذاتی است و قسمت مهمی از ان اکتسابی و بمرور در انسان شکل می گیرد روانشاسان معتقد هستند که شکل گیری شخصیت ادم ها معمولا از تولد تا 5 سالگی است و بمروز زمان امکان اندک تغئیراتی در ان هست .
ما اگر نکرده ها و ندیده ها و عقده های زیادی از ان دوران داشته باشیم؛ مطمئن باشیم سر بزنگاه و در مواقع مهم خودش را نشان خواهد داد و نقاب سالیان دورویی و خودپرستی و خودخواهی امان جلوه گر خواهد شد کافی است چنین افرادی مجال و موقعیت پیدا کنند تا ان جلوه درونشان بیشتر اشکار گردد؛ از ضعف و ندانم کاری تا مقام پرستی و خودنمایی و... . سری به دور و برمان بزنیم و اندکی کنکاش کنیم می بینیم در اطرافمان چه می گذرد . انسان باید مرتب به خودش نهیب زند که از این اخلاق ناپسند و رفتارنابجا دوری کند
زندگی خود بزرگترین دانشگاه است بشرطی که بدانی سر چه کلاسی و برای چه منظوری نشسته ای؛ نه اینکه فقط بروی و مدرک بگیری و سراخر هرت از پرت نشناسی. من اطمینان دارم شما هم به این نتیجه رسیده اید که مدرک بعضی از این هرت ها به چه پرتی می خورد
انچه در گذر روزگار بر بسیاری روشن گشته است؛ این بالا و پائین نشینی های افراد است و انقدر دیده ایم که از مثال بیرون است . بعضی ها از این بالا نشینی انقدر ذوق می کنند که نگو؛ اما مردم با بصیرت می دانند؛ وسط سیب زمینی؛ توت فرنگی نیست .
عبید زاکانی شاعر و لطیفه پرداز قرن هشتم ه ق کشورمان حکایتی دارد جالب؛ میگوید : اسبی در مسابقه پیشی گرفت. مردی از شادی بانگ برداشت و به خودستایی پرداخت. کسی که در کنارش بود گفت: مگر این اسب از آن توست؟ گفت: نه! لیکن لگامش از من است.
- اولین
- >
- <
- آخرین
- (0 صفحه)
ارسال نظر
