تاریخ: 10 فروردين 1403 - 19 رمضان 1445 - 2024 March 29
کد خبر: 44
تاریخ انتشار: 20 آذر 1399 - 10:54:08
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
حکایت سگی /فرهاد ابراهیم پور
این یک سگ است. 5سال از عمرش می گذره تا انجا که یادش هست نزدیک غروب یک روز پائیز بوده, مادرش در پشت انبار یک مبل فروشی و.. در نمی داند کدام شهر!!  بدنیا اورده است.  مادرش سگ مهربانی بوده تا توانسته تکه گوشتی ؛  استخوانی ؛ موشی بالاخره یک چیزی برای خوردن برایش گیر اورده است تا زنده بماند ؛البته مثل گربه ها زیاد دور وبر سطل زباله تو کوچه پس کوچه ها نرفته؛ اما زمانی که مجبور می شده این کارا به خاطر فرزند دلبندش کرده است .معمولا همه مادرهای دنیا ومادر سگ های دنیا اینکار را می کنند ومنتی هم بر فرزندش نگذاشته است
 
 


دو سال پیش که مادرش غیبش زده یا مرده یا رفته یک جایی ؛ یا شوهر جدید نصیبش شده یا کسی اونو گرفته با خود برده خونه ای و...  ؛ در هر حال خبر زیاد چندانی از مادرش ندارد . از انجا که سگ ها نه شناسنامه درست وحسابی دارند؛ نه قبرستان وجای دفنی ؛ اکثر سگ ها وقتی می خوان بگن فلانی زنده است یا مرده میگن نمی دانیم ؛ وواقعا بیشتر اونا راست میگن ؛مگه اینکه به چشم سگی خودشون دیده باشن که سگی یا بر اثر پیری یا از گرسنگی یا از تصادف وحادثه ای مرد ه باشد. اما از انجا که سگ ها حیوانات با وفایی هستند وتوی رگ وپوستشون به جای خون ؛ وفا جریان داره این سگ 5 ساله بیاد مادرش وبه خاطر یاداوری ان روزها اگه وقتی پیدا کرد که می کند به پشت انبار مبل فروشی  یک سری می زند وخوب جای مادرش وحال وهوای ان دوران را عمیقا نفس می کشد ولیس می زند
 
این سگ که 5سال از عمرش می گذره تا حالا با هیچ سگی سر هیچ موضوعی درگیر نشده ؛ البته عوعوخوب بلده صدای غرنده ای هم داره اما اصلا توکتش نمی ره بی دلیل با هم سگ خودش دعوا راه بندازه فقط یک دفه به خاطر یه استخون که تازه خودش نمی دونم از کجا گیر اورده بود با سگای پشت بازار درگیر شد که استخون ازش گرفتند اونا تعدادشون زیاد بود هرچه عو عو کرد فایده نداشت بعدش رفت دنبال استخون گردی اونا مثل ما ادما نیستند که موضوعی بدل بگیرند تازه حالا اگه ازش بپرسی فقط به عنوان یک خاطره برات تعریف میکنه البته باید سگ باشی تا خوب زبونشون بفهمی. زبون سگا هر چند درازه واز دهنشون بیرون زده وموجب ترس ادم ها وخیلی از حیونا میشه؛  اما زبان درازی نمی کنن وفهمیدن زبانشون از هر زبان  دیگری راحتره ؛  نه گرامر داره نه لغت سخت ؛ نه نوشتن می خواد نه خواندن ؛ احتیاج به هیچ قلم ودفتری هم نیست. فقط باید گوش وچشم داشته باشی ویک حس عشقولانه سگی ...
 
اونا میگن فقط ادما زبون درازن البته اینم خودش یک نظره؛  نظریه سگی در باب زبان شناسی ادم ها  .
داشتم می گفتم این سگ با وجود اینکه پنج سال از عمرش می گذره در هیچ گربه کشی شرکت نداشته اما سربسر گربه ها گذاشته؛  بعضی وقت ها انها رو  ترسانده ؛ اما یادش نیست که گربه ای رو خفه کرده باشه یا به حق وحقوق گربه ها تجاوز کرده باشه؛ البته اینجوری هم نبوده که بزاره گربه ها به حریم اون تجاوز کنه ؛ هر چی باشه برای خودش سگیه ؛ یه حد ومرزی برای خودش قائله ؛ دوست نداره کسی وقت وبی وقت اذیتش کنه؛  یاادما بیان با چوب وترکه وسنگ دنبالش بیفتند.
 
اون میگه؛  کدوم سگو تو دنیا می شناسی بی خود وبی جهت از دیوار مردم بالا بره ؛ بی خودی وبه خاطر خودخواهی هاش به دیگران توهین کنه ؛ به برادروخواهرش بد بگه ؛ بی دلیل پاچه کسی رو بگیره  یا بین سگا جنگ بشه وبه خاطر مال دنیا همدیگرو بکشن .نه  تومرام سگی ما اصلا ازاین خبرا نیست ؛ ما ادمکش نیستیم ؛ ادمخوار هم نیستیم ؛ حتی سگ کش هم نیستیم . ما مثل خیلی از حیونای دیگه گوشت خواریم ؛ البته اگه باشه ؛ اگه نباشه به تکه نون خشک هم می سازیم اما تا انجا که میتونیم تلاش می کنیم که گوشت استخوانداری گیر بیاریم ؛ زیاده خواه نیستیم ؛ مثل شما برای یکسال اینده هم گوشت فریزر نمی کنیم .
ما در فکر گذشته واینده نیستیم بقولی دمو غنیمت شمر. اسباب واثاثیه نداریم؛  نه قابلمه داریم؛  نه چراغ گاز نه یخچال داریم نه کولر وبخاری . فرش زیر پامون هم همین خاک وسنگ وکلوخه .اسفالت وخاکی هم برامون فرق نمی کنه.
 
 خوشبختانه لخت وپتی می گردیم ؛ نه لباسی نه تی شرتی نه جورابی نه کلاهی نه مانتوشلواری . دنبال مد روز هم نیستیم از این بابت راحت راحتیم.  زن ومردمون مثل همیم اینکه زن سگه چی می پوشه یا مرده فرقی نداره چون هیچی نمی پوشیم ؛  قانون و مقررات هم نداریم. نه پرونده جنایت داریم نه بزهکاری نه دزدی نه سرعت غیر مجاز می ریم نه با سگی تصادف می کنیم . البته نژادامون فرق می کنه بعضی از ما سگ ها توپلی هستیم بعضی کوچک بعضی جذبه دار بعضی ساکت واروم بعضی خیلی پشمالو بعضی هم نرم ونازک وچست وچابکیم . عده ای از ما هستن که به نظر شما خیلی خوش تیپیم ولی برای ما سگا همه یکی هستن این القاب وعبارت ادمها ست که روی ما می گذارند وگرنه به نظر ما سگ سگه ؛ میخواد المانی باشه یا انگلیسی؛  فرانسوی باشه یا افریقایی تو شهر باشه یا تو ده ؛  پایتخت نشین باشه یا تو شهری مثل اوز باشه .
 
 ادمها برای دل خوشی خودشون برداشتند اسم های جور واجور رو ما گذاشتند.. جیمی ؛ بلک –لولی –پیتر-کری -جورج وهزار ویک اسم دیگه که از شنیدن بعضی از اونا سگ جا می خوره .نمی دونم چرا ایرانی ها و اوزیها اسم خارجی رو ما میزارن .بگید قهرمان بگید سرسخت بگید تندرچه عیبی داره تازه ادم خنده اش میگیره اوزیها با ما فارسی صحبت میکنند انگار ما اگر اوزی صحبت کنند حالیمون نمیشه .چرا؟ خدا میدونه .
 
 قبلا ما با ادم ها اشنا بودیم وبعضی از چوپونا از ما می خواستن از گله وحیوناشون مواظبت کنیم ؛ حرفی هم نبود اونا یه لقمه نون می دادن ما هم راضی بود یم . بعضی از کس وکارای ما هنوز به همون کار سنتی خودشون ادامه میدن اما از زمانی که همه چیز مدرن شده اوضاع یه خرده فرق کرده دیگه از سگ هم بعنوان موجودی که باید در بعضی از خونه ها باشه نگهداری می کنند . بعضی برای حفاظت از مال واموالشون ؛ بعضی هم برای دوستی مثلا با ما ؛ ولی خودمونیم اینجور سگا زیاد اختیار خودشونو ندارن مجبورن هر چی اونا ریختن تو کاسه ات بخوری؛  هر وقت اونا خواستن بری داخل اتاقک که برات ساختن . اگه خواستی با اونا بری بیرون اولش یک تسمه کت وکلفت می بندند دور گردنت ؛ یه زنجیر بلند هم بهش اضافه می کنن تا مبادا در بری یا هوس فک وفامیل وولایت بسرت بزنه  
 
این سگ که پنج سالش هست معتقده آزادی بهتر از این خونه نشینی  ویه جا ی راحته.  ادما نمی دونن یکی از کارهای لذت بخش سگها اینه که هر وقت خواستن توکوچه ودرودشت دنبال هم کنن؛ یعنی انجور که دلشون می خواد بازی کنند؛  بگردن و سربسر هم بذارن .  نمی خوان شب برن تو قفس نمی خوان زنجیر وقلاده بهشون بسته باشه...
 
.بابا جون یکی به این ادما بگه اگه قانون ومقررات میگذارید لطفا فقط برای خودتون بگذارید ما ازاد افریده شدیم ودوست داریم کسی به کار ما کاری نداشته باشه؛ اگه بقول خودتون ما سگا با وفاییم بگذارید تو حال خودمون باشیم .
شما هم اقای ابراهیم پور می بخشید  اگه می خوای راجع به سگ بنویسی بعنوان سگی که پنج سال از عمرش می گذره توصیه میکنم برید راجع به سگ ها بیشتر مطالعه کنید تا بدونید سگ بودن خیلی هم ساده نیست  .ما هم تاریخ داریم خیلی بیشتر از شما  تا حالا فکر کردید چند تا سگ روی کره زمین زندگی میکنه .سالی چند تا از ماها توسط خود ادم ها کشته میشن .اخه نمی دونی  پس یه خرده فکر کن؛ تحقیق کن بعد بیا مطلب سگی بنویس .ببخشیدا ؛ عوعو .
 
فرهاد ابراهیم پور (محمودا)-26.4.2007
 

 


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
کد امنیتی:   
مجله خبری فیشور
اب و هوای  اوز
اوز امروز
عصر ایران
رقص گل
پایگاه خبری صحبت نیوز