حرف مفت بزنیم؛ یا مفتی حرف بزنیم ؟/ فرهاد ابراهیم پور

می بینید ادما چه جوری هستند  البته عده ای هم هستند که که با ادم لال تفاوتی ندارند و انقدر خفقان گرفته اند که صدایی ازشون در نمی یاد .  این ادم ها مثل هم حرف نمی زنند؛ ظاهرا حرف میزنند اما این کجا وان کجا .

بچه ها دوست دارن از همه چیز سوال کنند وخودی نشون بدن حرف اونا از شکلات و عروسک واسباب بازی ونوشابه وهمبرگر وبازیهای عجیب کامپیوتری است .جوانا ن از عشق وعاشقی وفیلم  قد وقواره  ومو شکل مو کیف وکفش وفوتبال واونبال ومد وبازار وکامپیوتر و از این جور چیزاست البته چت؛ این حرف زدن فضایی هم بهش اضافه کنید .  بزرگ که شدی از زن وبچه وکار وبار وخرج ودخل وخانه وماشین و گرانی وصدها چیز دیگه حرف میزنی که بعضی مواقع از یاد میبری که کی  کجا  وچی گفتی . پیر که شدی باطریت ته کشید ه؛  دوست داری فقط نگاه کنی البته اگه چشم وچاری باقی مونده باشه وصد البته غر زدن هم شاملش میشه که حرفهای دم پیریه که چه بخواهیم چه نخواهیم وبه خاطر ریش سفید رنگ نزده امان  دیگران تحمل میکنند .

 

شما چه فکر میکنید؟ ایا شما هم بلدید زیاد حرف بزنید یا حرف بی جا وبی ربط بزنید . بلدید با حرف سر مردم شیره بمالید؟ ایا شما بلدید انقدر حرف بزنید که بدیگران اجازه حرف زدن ندهید؟  یا  حرف تو حرف بیارید تا ثابت کنید حق با شماست . بلدید حرف رو انقدرکش بدید تاطرف مقابل از دستتون خسته بشه و مرتب بگه حق باشماست بله همینطوره که شما می فرمائید  یا  پشت تلفن انقدر وراجی کنید واز صغرا وکبرا بگید تا تلفن داغ کنه وبترکه.

 

 من بعنوان یک بنی بشر ایرانی اوزی که چند صباحی درغربت حرف می زدم و الان هم در اوز حرفهامو می زنم تردید ندارم که ما از اهالی حرف هستیم وگه گاهی اهل عمل

 

ما ایرانیها استاد فراگیری حرف زدن هستیم .اگه چیزی در تاریخ باید بدون تردید پذیرفت وبه ان هم افتخار کرد و در رتبه بالایی قرار می گیریم همین حرف زدن است. مکالمات شفایی ما انقدر فراگیر وبا سرعت پیش میرود که خیال نکنم هیچ قوم وبنی بشری  در کل کرات عالم بگردمان برسد  ماشین حرف زنی ما انقدر شتاب دارد که اجازه فکر کردن به مسیر هم به من وشما نمی دهد 

 

اما این وسط یک چیز بسیار جالب وجود دارد که شما هم متوجه شده اید وکم راجع به ان حرف زده اید؛  شاید فایده ای نداشته وان زمانی است که یک نفر باید حرف بزنه یا زمانی که  اصلا ضرورتی نداره حرف بزنه .

میگن ما تاریخ دوهزار وپانصد که چیزی نیست ما تاریخ پنج هزار ساله داریم  میگن ما از اجداد خوب سرشت وخوب نهاد وخوب ...   ادمیانی هستیم که در کل عالم در ایران سر براورده وفرهنگ وتمدن باید با اسم ما شروع شود. میگن ما بزرگانی در ادب وتاریخ کشورمان داریم که زبانزد خاص وعام هستند؛ فردوسی بزرگ؛ سعدی شیخ اجل ؛ لسان الغیب حافظ شیرازی   ابو عبدالله رودکی سمرقندی؛  خیام نیشابوری؛  عطار؛  خشایار شاه ؛ کورش کبیر؛  داریوش بزرگ؛  امیر کبیر  وقائم مقام فراهانی  سهروردی  ابوعلی سینا  زکریای رازی  و و و و و و و و و و و

 

این یکی راست میگن ما همه اینها را داریم اما چه فایده .؟  ما مثل ادمی هستیم که هم ماشین دارد؛ هم دوچرخه دارد؛ هم موتور سیکلت دارد؛ هم هواپیما دارد  اما نه گواهینامه دارد ونه بلد است رانندگی کند ونه از خلبانی چیزی میداند.  اره ما گنج داریم اما گنجی که فقط در دل تاریخ ما پنهان شده است. ما موقع حرف زدن از ایرانی وایرانی بودنمان به همه این بزرگان می بالیم اما خیلی از ما ها حتی یک قطعه شعر از فردوسی وحافظ نمی دانیم  نمی دانیم امیر کبیر مبارزاتش برای چه بود وجان خود را در راه چه چیز با اهمیتی داد  نمی دانیم نقش سعدی  در گسترش زبان ومقام فارسی که من وشما الان با ان صحبت میکنیم  چه اندازه است و نمی دانیم که خیام قبل از این که شاعری بزگ شناخته شود فیلسوف ومنجم برجسته ای بوده است  نمی دانیم کورش کبیر وداریوش بزرگ چگونه بر سرزمین بزرگ ایران حکمرانی میکردند . دست از تعدادی که خیلی اندک هستند واهل مطالعه درست هستند برداریم   بقیه ماها فقط حرف میزنیم هم از خودمان هم از تاریخ کشورمان وجهانی که دران زندگی میکنیم .

 

 بقولی  گیرم پدر تو بود فاضل    از فضل پدر تو را چه حاصل

   تا قبل از اینکه به حرافی متهم نشوم . نکته سر خط .

 

امیدوارم زمانی به ان برسیم که اندیشه والای هر ایرانی تبلور این کلام جاودانه باشد :پندار نیک ؛  گفتار نیک؛  کردار نیک

 و چه نیک و به جا مولانا گفته است :

 

آدمی مخفی است در زیر زبان        این زبان پرده است بر درگاه جان

چون که بادی پرده را در هم کشید   سِرِّ صحنِ خانه شد؛ بر ما پدید

کَاندر آن خانه، گُهَر یا گندم است؟    گنج زر یا جمله مار و کژدم است؟

یا در او گنج است و ماری برکران       زانکه نَبْوَد گنج زر بی پاسبان

مولوی

کلام حق بر زبانتان پر دوام